بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش
وین سوخته را محرم اسرار نهان باش

زان باده که در میکده عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

دلدار که گفتا به توام دل نگران است
گو میرسم اینک به سلامت نگران باش

تا بر دلش از غصه غباری ننشیند
ای سیل سرشک از عقب نامه روان باش

در خرقه چو آتش زدی ای عارف سالک
جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش

آن کس که ترا شناخت جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی
دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند



برگرفته از خاطرات وبلاگ زندگی برتر


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

حکمت کهن دِلانه تنظیم خانواده خرید کادو تولد Cassette Janice ذهن شلوغ مهتا پیچک